راههای ایجاد علاقه و انگیزش در خود برای مطالعه و یادگیری
دانستیم که بیشترین مشکل دانش آموزان و یادگیرندگان در کمبود علاقه و انگیزه برای مطالعه و یادگیری، به تاریخچة شکستهای آنان در گذشته برمیگردد. تجربیات گذشته آنان که با شکست همراه بودهاند، راه برای موفقیتهای بعدی سد میکند و فرد را از تلاش بیشتر وامیدارد. اگر یادگیرندگان بتواند چندین موفقیت پیاپی به دست آورد و تا حدی در خود، یادگیری ایجاد کند، انگیزة تلاش و کسب موفقیت در او بالا خواهد رفت.
بسیاری از دانش آموزان شکست خورده، یا راههای مقابله با این شکستها را نمیدانند و یا اینکه این راهها را خوب میدانند ولی در انجام و مقابله با آن پایداری و پشتکار کافی به خرج نمیدهند. با چندین تلاش ناقص، از کار منصرف شده و تکلیف یادگیری را به کنار مینهند و به رفتارهایی رومیآورند که از انجام آنها لذت میبرند. همین گروه از دانش آموزان عموماً دروان تحصیل خود را بدون موفقیت سپری میکنند و برخی نیز در اواسط این دروان، ترک تحصیل میکنند. و به ندرت افرادی در این گروه دیدهمیشوند که توانسته باشند مراحل تحصیلی خود را با کیفیت مناسب پشت سر بگذارند.
روانشناسانی که در زمینه تعلیم و تربیت نظریه پردازی میکنند معتقدند که عموم این نواقص را میتوان با برنامههای حساب شده و اساسی برطرف ساخت. به نظر آنان اگر یادگیرنده چندین تجربة موفقیت آمیز به دست آورد و بدین طریق تقویتهای لازم را کسب کند، در آن صورت خواهد توانست از دام این درماندگی و ناتوانی بگریزد.
ما در اینجا فنون ایجاد انگیزش و علاقه و راههای رسیدن به آن را برای شما برخواهیم شمرد. در هر کدام از این موارد اگر نقص و کاستی در خود مشاهده میکنید باید با همت و تلاش آن را برطرف سازید. همیشه به خاطر داشته باشید که در این نوع قضایا یک سلسله عوامل مختلف باید در کنار و همراه هم قرار گیرند تا نتیجه مطلوب حاصل گردد. مجموعة اصول پیشنهادی در این قسمت را با دقت مطالعه کنید و پس از آن سعی کنید بدان عمل نمایید.
1- به هنگام تدریس مباحث درسی، توجه و تمرکز لازم به گفتههای معلم و مواد آموزشی داشته باشید.
اهمیت این موضوع بر هیچ کس پوشیده نیست که توجه و تمرکز لازمة هر یادگیری است. گاهی اوقات تکلیف یادگیری آنقدر ساده و آسان است که با مقداری توجه و گوش دقیق میتوان آن را کاملاً آموخت و حتی برای یک مدت طولانی آن را به یاد سپرده و در حافظه نگهداشت.
چون توجه و تمرکز به مطالب درسی با انگیزش در ارتباط است، دیده میشود که دانش آموزان با سطح انگیزش پایین نمیتوانند تمرکز و توجه طولانی مدت بر روی مباحث درسی داشته باشند. آنان پس از چند دقیقه خسته میشوند و کانون توجه خود را از موضوع درسی بازمیگیرند و بر چیز دیگری متمرکز میسازند.
سختی و پیچیدگی یا سادگی تکلیف نیز با چگونگی توجه و تمرکز در ارتباط است. مطالب تدریس شده اگر خیلی مشکل و پیچیده باشند، سطح برانگیختگی فرد یادگیرنده را بیش از حد بالا خواهند برد تا آنجایی که این وضعیت برای او آزار دهنده میشود و برای اینکه این سطح برانگیختگی را به حد متعادل برساند، مجبور میشود که توجه و تمرکز خود را از مطالب تدریس شده به چیز دیگری منحرف سازد.
عکس این قضیه نیز صادق است. یعنی اگر مطالب تدریس شده ساده باشند و به طور یکنواخت و خسته کننده تدریس شوند باعث کاهش سطح برانگیختگی فرد یادگیرنده به میزان قابل توجه خواهد شد. تا جایی که وی مجبور میشود برای اینکه به سطح بهینه و مناسب برسد و از این موقعیت کسل کننده و ملال آور رهایی یابد، به کار دیگری بپردازد.
در مواقع مطالعه و انجام تکالیف می توانید با استفاده از تدابیری سطح برانگیختگی خود را در حد مناسب متعادل سازید. اگر از برانگیختگی سطح پایین برخوردارید باید دست به فعالیتهای بزنید که این سطح را به حد مناسب خود برسانید. مقداری نرمش و حرکات کششی بسیار مفید خواهد بود. به غیر از آن میتوانید در صورت امکان استحام نمایید و یا اینکه در هوای آزاد به پیاده روی بپردازید. اگر باز هم احساس کسالت و بی حالی نمودید، می توانید دست به فعالیتهایی بزنید که شما را به هیجان میآورد و از انجام آنها لذت میبرید. انجام این فعالیتهای لذت بخش تا حدودی در تهییج شما مؤثر واقع خواهند شد.
اما در صورتی که سطح برانگیختگی شما به میزان قابل توجهی بالا رفته باشد، چون این حالت اثراتی نامطلوب بر عملکرد و رفتار دارد باید با استفاده از روشهای خاص، کاهش داده شود. مثلاً استرس یا فشار روانی میتواند سطح برانگیختگی را به حد قابل توجهی بالا ببرد. در این شرایط نمیتوان به یادگیری مؤثر مفید پرداخت. ابتدا باید عامل استرسزا را برطرف نمود، پس از آن به یادگیری به یادگیری همت گماشت.
2- برای ساعات مطالعه و انجام تکالیف خود برنامهای منظم و دقیق تدوین کنید و با نهایت جدّیت به آن عمل کنید.
اصل برنامه ریزی برای مطالعه بسیار مهم و اساسی است. چنانچه فردی بخواهد استفادة مناسبی از ساعات روزانه خود داشته باشد باید برنامهای کامل و دقیق تهیه نماید. این برنامه باید حساب شده و جهت دار باشد. ممکن است با دانش آموزانی برخورد کرده باشبد که علی رغم تنظیم برنامههای دقیق و تلاش و کوشش فراوان در جهت اجرای آنها، پس از مدت زمان کوتاهی خسته شده و از ادامه آن منصرف شدهاند.
یکی از دلایل این گونه ناکامیها، نامناسب بودن زمان بندی برنامة طرح شده است. زمان بندی مناسب از اهمیتی ویژه برخوردار است. برنامه باید به صورتی باشد که دانش آموز بتواند بدون خستگی زیاد آن را اجرا کرده و از عهدة ادامه و اتمام آن برآید. به عنوان مثال ساعات مطالعه و انجام تکلیف نباید بیشتر از 45 دقیقه باشد. مناسبترین زمان پیشنهادی معمولاً بین 10 تا 45 دقیقه است. مطمئناً بعد از این زمان فرد نیاز به استراحت خواهد داشت. مدت زمان استراحت هم به طور تقریبی باید حدود 15 دقیقه باشد. در زمان استراحت هم به فعالیتهایی غیر از فعالیت اصلی (مطالعه) پرداخت. عموماً پیشنهاد میشود که در این زمان به فعالیتهایی پرداخته شود که برای فرد یادگیرنده تقویت کننده است. به عنوان مثال اگر علاقهمند است، به موسیقی گوش دهد یا تلویزیون تماشا کند، در این زمان به این کارها بپردازد.
بهترین الگو برای انجام این برنامه استفاده از برنامة خود نظمدهی رفتار است درباره خود نظمدهی یا خودگردانی رفتار به طور مفصل در کتاب «بازآفرینی» از مجموعه کتب مراحل 20گانه موفقیت تحصیلی بحث شده است.
از دیگر نکات مهم در برنامهریزی که نباید از آن غافل گردید، این است که باید تلاشها و نتایج به دست آمده از آن ثبت گردد و همواره در معرض دید قرار گیرد. بدین منظور میتوان ساعات مطالعة روزانه خود را ثبت کرده و در پایان هر هفته در مکان خاصی از اتاق نصب کرد. به همراه این ساعات مطالعه که یک مدل از آن در صفحه 65 کتاب «بازآفرینی» ترسیم شده است، میتوان نتایج به دست آمده از امتحانات را نیز قرار داد و به طور مرتب و منظم مقدار تلاشهای بعمل آمده را با نتایج به دست آمده مقایسه کرد و مد نظر قرار داد.
3- در انجام تکالیف پایداری به خرج دهید و تا اتمام آن دست از کار نکشید.
این اصل فیزیکی از اصول بسیار مهم در رسیدن به موفقیت است. گاهی اوقات دیده میشود زمانی که فرد یادگیرنده در انجام تکالیف با عدم پیشرفت مواجه میگردد، از ادامة آن منصرف شده و در جهت اتمام آن پایداری نمیکند. این مشکل به خصوص بیشتر در افرادی دیده میشود که از انگیزه پیشرفت سطح پایینی برخوردارند.
بهترین راه برای مقابله با این مشکل این است که شخص مجدداً تلاش خود را از سرگرفته و راههای دیگر را نیز بیازماید. مثلاً اگر مطالعه میکند و میخواهد چند معادله حل کند، اگر در تلاش نخست به راه حل مناسب دست نیافت. نباید کار را متوقف کند و مسأله را لاینحل باقی بگذارد. بلکه باید تلاش مجددی داشته باشد، مجدداً مباحث درسی را مرور نموده و به حل دوباره آن اقدام نماید. در نهایت اگر باز هم به پاسخ درست نرسید باید به هنگام جوابگویی و حل تمرینات که در کلاس درس انجام میگیرد، اشکال کار خود را دریافته و آن را مرتفع سازد.
بدین طریق چون قبلاً برای حل این قبیل تمرینات راههای گوناگون آزموده شده و تفکر کافی صورت گرفته، پس از رسیدن به پاسخ درست، آن موضوع درسی مدت زمان طولانیتری در حافظه فرد یادگیرنده باقی خواهد ماند.
از دیگر نکات مهم این است که همیشه باید سطح تکلیف از یک دشواری نسبی برخوردار باشد تا یادگیرنده پس از تسلط بر آن احساس رضایت و غرور نماید. تکالیف بسیار مشکل، شکستهای پیدر پی را در بر خواهد داشت و عزت نفس فرد را کاهش خواهد داد. تکالیف ساده و آسان هم نیاز به تلاش نداشته باشند، برای یادگیرنده رضایت خاطر به با نخواهند آورد.
4- سعی کنید که در بحثهای و مناظرههای کلاسی فعالانه شرکت داشته باشید.
این کار چند امتیاز دارد. اول اینکه: اگر فرد یادگیرنده بخواهد فعالانه به بحث درباره مطالب درسی بپردازد، باید قبل از حضور در کلاس درباره مطالب و مباحث مورد نظر، اطلاعاتی جمعآوری نماید. و این کار با مطالعه آن واحد درسی میسر خواهد بود. بنابراین اگر فرد یادگیرنده قبل از حضور درکلاس با زمینه و مطالعه قبلی در کلاس حضور یابد، اطلاعات قبلی او، یادگیری مطالب تدریس شده در کلاس را آسان خواهد نمود.
دوم اینکه: بدین طریق میآموزد که چگونه ابراز وجود کرده و فعالانه در حل مسائل شرکت کند. از نتایج این شرکت فعالانه در بحثهای کلاسی، مورد تشویق قرار گرفتن از سوی معلم و دیگر دانشآموزان خواهد بود. و همین موضوع سطح انگیزش او را برای تلاش بیشتر بالا خواهد برد. بدین طریق اطلاعات نادرست او اصلاح میگردد و بازخورد اصلاحی دریافت میکند.
5- تلاش کنید که مطالعات خود را گسترش دهید و مطالب جانبی و خارج از مباحث کتاب را مطالعه کنید.
مطالعات شما باید از عمقی کافی برخوردار بوده و محدود به مطالب کتاب درسی نباشد.در کنار مطالعه کتابهای درسی، باید مطالعات خارج از کتاب و جانبی نیز داشته باشید. این کار چند مزیت در بر خواهد داشت. اول اینکه بدین طریق بر اطلاعات شما افزوده شده و مطالب کتاب درسی بیشتر قابل فهم خواهد بود. دوم اینکه به هنگام شرکت در بحثها و مناظرههای کلاسی خواهید توانست از معلومات اندوخته خود استفاده کرده و آنها را در اختیار دیگران نیز قرار دهید و بدین طریق از تأیید و تحسین آنان برخوردار شوید.
6- در مطالعات خود مطالب را به طور معنیدار و در ارتباط با مطالب از قبل آموخته شده بیاموزید.
مطالب جدید را باید به مطالبی که از قبل آموختهاید ربط دهید. با این کار یادگیری شما به طور معنیدار انجام خواهد گرفت. این کار درست عکس یادگیری طوطیوار است. چون در یادگیری طوطیوار، اطلاعات جدید فقط از طریق تکرار و تمرین حفظ میگردد، اما ارتباط آن با مطالب از قبل آموخته شده به درستی درک نمیشود. اما در یادگیری معنیدار زمانی که مطالب تازه وارد ساخت شناختی میشوند، هر یک از آنها در جای مناسب خود و در زیر مطالب جامعتر و کلیتر قرار میگیرند.
ساخت شناختی عبارت است از مجموعة اطلاعات، مفاهیم، اصول و تعمیمهای سازمان یافتهای که قبلاً در یکی از رشتههای دانش آموختهاید. این ساخت به صورت یک هرم فرضی است که در کلیترین مسائل و مفاهیم در رأس آن قرار دارند و مفاهیم و مطالبی که از کلیت و جامعیت کمتری برخوردار هستند در میانه آن و اطلاعات جزئی و دانش واقعیتها و امور در قاعدة این هرم قرار دارند. در این ساخت هر مطلب از مطلبی که پایینتر از آن قرار دارد کلیتر، انتزاعیتر و خلاصهتر است.
اگر ساخت شناختی یا دانش فعلی یادگیرنده در زمینه مطالب مورد آموزش به شکلی سازمان یافته، باثبات و روشن باشد، یادگیری مطلب تازه به طور معنیدار و سهلتر صورت خواهد گرفت. نگهداری آن در حافظه بیشتر به طول خواهد انجامید. حال اگر این ساخت شناختی سازمان نیافته، بیثبات و مبهم باشد، یادگیری و یادداری مطالب تازه با دشواری مواجه خواهد شد.
دانش و آموختههای قبلی یادگیرنده از چنان اهمیتی در یادگیری مطالب جدید برخوردار است که روانشناسی به نام «آزوبل» در این باره میگوید:
اگر قرار بود تمام مطالب روانشناسی پرورشی را تنها در یک اصل خلاصه کنم آن اصل این بود:
«تنها عامل مهمی که بر یادگیری بیشترین تأثیر را دارد، آموختههای قبلی یادگیرنده است. به این اصل تحقق ببخشید و بر طبق آن آموزش دهید».
«آزوبل» معتقد است که یادگیری همراه با موفقیت به ایجاد انگیزش و علاقه منجر شده و انگیزش نیز یادگیری را افزایش میدهد. به نظر او وقتی یادگیرنده در یادگیری مطالب مطالب موفق گردیده و از این راه رضایت خاطر نصیب او شود، در او نسبت به یادگیری بیشتر، ایجاد انگیزه خواهد شد. بنابراین به اعتقاد او مؤثرترین راه ایجاد انگیزش برای یادگیری این است که بر جنبههای شناختی یادگیری تأکید شود نه بر جنبههای عاطفی آن. او همچنین معتقد است تکالیف داده شده به دانشآموزان نباید از سطح توانایی آنان بالاتر باشد. به نظر او هیچ چیز به اندازه شکست و ناکامی بیش از حد، تأثیر مخرب بر انگیزش و علاقه ندارد.
7- نتایج یادگیری خود را به طور منظم ارزیابی کنید و رقابت با خود را جایگزین رقابت با دیگران سازید.
لازم است به طور مرتب پیشرفتهای تحصیلی خود را ارزیابی کنید. در روان شناسی اصلی وجود دارد با این مضمون که اگر فرد یادگیرنده از نتایج عملکرد خود اطلاع حاصل کند، عملکردهای بعدی او دقیقتر و بهتر خواهد شد. ارزیابی منظم یادگیریها، اطلاعاتی درباره کیفیت مطالعه به شما میدهد. با بررسی این اطلاعات میتوانید نواقص کار خود را دریافته و آنها را برطرف سازید.
نتایج آزمونهای کلاسی که به صورت نمره معین میگردد بازگو کنندة وضعیت تحصیلی شماست. البته این که چنین آزمونهایی تا چه حد از دقت لازم برخوردار بوده و آیا به اندازة کافی از اعتبار و روایی برخوردار هستند، موضوعی است که اختلاف نظرهای گوناگونی درباره آن وجود دارد. اما فعلاً در بیشتر مراکز آموزشی این الگو حکمفرماست. یعنی در حقیقت نمرات کسب شده در امتحانات تعیین کنندة چگونگی عملکرد و یادگیری یادگیرنده میباشند و قضاوت بر اساس آنها صورت میپذیرد. مثلاً اگر دانشآموزی در آزمونی نمرة زیر 10 بگیرد ما چنین قضاوت خواهیم نمود که او در یادگیری آن مطلب درسی موفق نبوده و نیاز است که مجدداً به یادگیری مباحث آن همت گمارد. حال آنکه اگر دانشآموز دیگری از همان کلاس نمرة بالای 10 به ویژه نمرة 20 کسب نماید، قضاوت چنین خواهد بود که او توانسته است مطالب را خوب بیاموزد. در اینکه این شیوه ارزشیابی (یعنی با طریق نمره دادن) تا چه حد موفق بوده، نظرات گوناگونی وجود دارد. مطمئناً شیوههای ارزشیابی رسمی مزایا و معایبی خاص دارند. منتهی در اینجا فقط به منظور دقت بر نتایج این گونه ارزشیابیها به معایب آن اشاره میکنیم.
الف- تأکید بیش از حد بر نمره، خلاقیت فرد را محدود میکند. در نتیجه به جای اینکه نمرات، مشوق یادگیری باشند، احتمالاً موجب دلسردی وی میشوند.
ب- نمره، فشاری بیش از حد بر دانشآموز وارد میکند. یادگیری باید تجربهای خوشایند باشد، ولی اغلب پرتنش و نامطبوع است. دانشآموزان نباید تحت فشار قرار گیرند چرا که در این صورت، برای گرفتن نمرات بالا با یکدیگر به رقابت ناسالم میپردازند.
ج- دانش یاد گرفته شده برای یک آزمون فقط وسیلهای است برای رسیدن به نتیجهای قراردادی یعنی نمره بیشتر آنچه که یاد گرفته شده، به محض گرفتن نمره فراموش خواهد شد.
د- ملعمان بیش از حد مقتدرانه عمل میکنند دانشآموزان مجبور میشوند آنچه را در کتاب آمده یا معلم ارائه کرده عیناً پس بدهند. این کار نه تنها تنزل دادن به آموزش است بلکه در صورتی که دانشآموز آنچه را به او گفته شده یاد نگیرد تنبیه هم خواهد شد.
حال اگر عملکرد دانشآموزان در نظام آموزشی ما با نمره تعیین میگردد. باید مراقب باشیم در تفسیر و بررسی نتایج دچار اشتباه نشویم. توجه داشته باشید هر جا که نمره گذاری و رتبهبندی در میان باشد مسأله مقایسه نیز مطرح خواهد شد. مقایسه بین نمرات و رتبههای کسب شده و در نهایت رقابت بین افراد.
ما قبلاً نیز تأکید کردیم که رقابت میتواند شکلی سالم و مطلوب داشته باشد و آن در صورتی است که به جای رقابت با دیگران با خودمان رقابت کنیم، با پیشرفتهای گذشته خود، با عملکردهای قبلی و تلاشهای مربوط به آن.
در پیشرفتهای تحصیلی، خود را با دیگران مقایسه نکنید. مقایسه خود با دیگران نه تنها نتیجهای مثبت در بر نخواهد داشت بلکه پیامدهای نامناسب نیز به بار خواهد آورد. بارها دیده شده است که این گونه مقایسهها تصویری منفی از خود در ذهن مقایسه کننده به وجود میآورد و شخص برای پیشرفتهای خود ارزشی قائل نمیگردد. به خاطر داشته باشید که حتی 2 برادر یا خواهر دوقلو که در یک خانواده و با هم تربیت میشوند و رشد میکنند، شرایط همانند و یکسانی برای زندگی ندارند. هر کدام از آنان عوامل محیطی گوناگونی را تجربه میکنند.
که در تصمیم گیریها و نگرشهای آتب آنان تأثیر گذار بوده و از آنان انسانهایی با ویژگیهای شخصیتی خاص خود میسازد. حال اگر بخواهیم تمامی این تفاوتها را نادیده بگیریم و فقط به نتایج کار نظر بدوزیم مطمئناً به بیراهه خواهیم رفت.
تواناییها و قابلیتهای فیزیولوژیک و روانی انسانها یکسان نیست. هر کدام از ما با یک رشته از این تواناییها به طور بالقوه متولد میشویم. پس از آن محیط بر آن اثر میگذارد و خانواده، مدرسه و اجتماع، الگوهای استفادة مثبت از آن را به ما میآموزند. ما به الگوهایی از این قبیل که انجامشان نتایجی تقویت کننده برایمان دارند عمل میکنیم و مابقی را وامینهیم. بنابراین تاریخچه تربیتی گذشته ما توجیه کنندة تفاوتهای فردی است. این تفاوتها کاملاً طبیعی و قال انتظار است. اگر غیر از این بود جای تعجب و بحث داشت. حال که مسأله تفاوتهای فردی برایمان امری قابل قبول و مسلم گردیده است، نتایج به دست آمده از آن نیز باید برایمان قابل قبول باشد.
بنابراین هیچ دلیل موجهی وجود ندارد که نتایج عملکردهای خودمان را با دیگران مقایسه کرده و بخواهیم با کوششی همراه با اضطراب و فشارهای روانی، با آنان همسان و هم سو کنیم. بلکه همواره گذشته خود را در نظر داشته باشیم و اگر امروز مشاهده نمودیم که نسبت به زمانهای قبل پیشرفت قابل توجهی داشتهایم در آن صورت به تأیید، تحسین و تقویت خود بپردازیم. در غیر این صورت باید تلاش خود را مضاعف سازیم تا به نتایج مطلوب دست یابیم.
زمانی که عنوان میگردد نتایج یادگیری و عملکردهای خود را به طور منظم ارزیابی کنید و نسبت به آنها حساس باشید، درست به منظور ارزشیابی دقیق عملکرد خود و مقایسة آن با نتایج گذشته خویشتن است.
8- سعی کنید که با همکلاسیهای خود روابطی دوستانه براساس احترام متقابل داشته باشید.
رعایت این اصل موجب خواهد شد که محیطی گرم و صمیمی همراه با احساس ایمنی در مکان تحصیل خود داشته باشید. نیازهای مربوط به عشق و محبت و نیاز به داشتن روابط محبتآمیز با دیگران باید ارضاء شوند. قبلاً در فصل نیازها درباره این قبیل نیازها و اثرات ارضاء آنان به بحث پرداختیم و اهمیت آنها را یادآور شدیم. در اینجا متذکر میشویم که یادگیری در یک محیطی امن، آرام و دوستانه به مراتب راحتتر از محیطی ناآرام و خالی از روابط صمیمانه صورت میگیرد.
9- برای اوقات اضافی خود برنامهای مناسب تهیه نمایید.
ساعات اضافی خود را یادداشت کنید و براساس آن برنامة مناسبی تهیه کنید مطمئناً ساعات زیادی از اوقات شبانه روز به صورت زمان اضافه وجود دارد که استفاده مفیدی از آن به عمل نمیآید. میتوانید کارهای مفید و پرباری در این ساعات انجام دهید. انجام این کارها بر روند تحصیلی شما اثرات مفید خواهد گذاشت و زندگی روزانه شما را از حالت یکنواختی خارج ساخته و لذت بخش خواهد نمود کارهایی از قبیل فعالیتهای هنری (مانند خوشنویسی، نقاشی و طراحی، تمرین موسیقی و...) همچنین فعالیتهای ورزشی میتواند اوقات اضافی شما را به نحوی مطلوب پر کند. علاوه بر آن میتوان کارهای شخصی عقب مانده را در این ساعات انجام داد، به افراد خانواده کمک نمود، به دیدار دوستان و اقوام رفت و کارهایی از این قبیل.
همه این امور در سایه یک برنامهریزی منظم و دقیق قابل اجرا خواهد بود. باز هم متذکر میشویم که انجام این کارها نه تنها بر روند تحصیلی شما اثرات نامطلوبی نخواهد داشت بلکه سبب خواهد شد که از کارهای خود احساس لذت کرده و با میل و رغبت به انجام آنها بپردازید. علاوه بر آن، انگیزه و علاقه شما به درس و طالعه نیز افزایش خواهد یافت.
رعایت اصول نه گانه بالا شما در رسیدن به اهدافتان یاری خواهد داد و تلاشهای شما را به ثمر خواهد رساند. تمامی این گونه کوششها برای رسیدن به موفقیت است. موفقیت ایجاد انگیزه و علاقه بیشتر خواهد کرد. و علاقه و انگیزه بیشتر، کوشش فراوانتری در پی خواهد داشت. و این همان چیزی است که ما مشتاقانه در صدد دستیابی بدان هستیم.
اصول نهگانهای که در بالا بدان اشاره کردیم مواردی هستند که باید فرد یادگیرنده خود در نظر داشته باشد و بدان عمل کند تابه موفقیت برسد. انجام درست این اصول، به ایجاد انگیزش بیشتر منجر خواهد شد.
البته مواردی دیگری نیز وجود دارد که قابل اهمیت بوده و در دیگر کتابهای 20گانه موفقیت تحصیلی به آنها اشاره شده است که در اینجا برای پرهیز از تکرار آن مطالب، تعدادی از آنان را ذکر ننمودیم. اما اصول و فنون دیگری نیز موجود است که باید آموزش دهندگان در کار خود به کار ببیندند تا بتوانند در یادگیرندگان انگیزش لازم ایجاد کنند.
مقالات مرتبط
چگونه کودکان را به مطالعه علاقه مند کنیم
چگونه کتاب درسی را مطالعه کنیم ؟
مطالعه گروهی برای افزایش سطح یادگیری
کلمات کلیدی:
چگونه انگیزه خود را برای مطالعه افزایش دهیم
دانستن قوانین
شناخت قانون هر چیزی شما را به آن علاقمند می کند. اگر خیلی ها از تماشای تنیس لذت نمی برند به خاطر آن است که از قانون شمارش امتیازها در آن آگاهی ندارند.
قانون ورزشها، قانون بازیها، قانون برقراری یک ارتباط مؤثر، مقررات اجتماعی و قانون کتاب را کشف کنید.
قبل از شروع مطالعه کشف کنید محوری که مطالب کتاب حول آن دور می زند چیست؟ این کتاب بر چه موضوعی تأکید می کند؟ چه سبک و ساختاری دارد؟ چگونه می خواهید به من یاد بدهید؟
یکی از موارد بسیار مهم که شما معمولاً نادیده می گیرید، قانون و روش مطالعه است. در خواندن هر کتاب و مطالعه نیز برای آن که تمرکز عالی پیدا کنید و روش و قانونی وجود دارد که آن را بعداً بررسی خواهیم کرد. اکنون فقط به این نکته توجه کنید که برای یک مطالعه متمرکز باید به روش صحیح مطالعه کرد. اگر شما ندانید قانون بازی والیبال چیست نمی توانید آن را بازی کنید. در مورد مطالعه هم همین طور است. ابتدا باید روش مطالعه را فرا بگیرید.
زبان گردانی
وقتی شما چند دوست دارید، دوستی را که به شما بیشتر شبیه است، عاطفه و روحیه شما را دارد و به زبان شما سخن می گوید، بیشتر دوست دارید. به حرفهایش بیشتر توجه می کنید و حتی بیشتر او را به خاطر می سپارید. زبان کتاب، بک زبان ساده، عمومی و همگانی است و باید همچنین باشد. این شما هستید که باید پس از مطالعه، کتاب و متن و نمودار فرمولها را به زبان خود بیان کنید. “زبان گردانی”، یکی از اصول مطالعه است. فرمول انیشتین را به زبان خود تعریف کنید. ببینید که آن در زبان شما چه مفهومی دارد؟ یادتان می آید که وقتی سال اول دبستان بودید، باران را چگونه برای خود زبان گردانی کردید؟ نعلبکی را در لوله کتری برگرداندید و برای خود ابر و باران ساختید. پیچیده ترین مطالب علمی را همین طور که مطالعه می کنید و جلو می روید به زبان ساده، قابل فهم و بیان خوشایند خودتان برگردانید. از خود مثال بزنید و حتی آن متن را یک بار دیگر به زبان ساده خودتان بنویسید. اگر بخواهید عیناً مطالب کتاب را بخوانید و حفظ کنید عملاً نمی توانید یادگیری عمیقی داشته باشید. اما اگر با زبان گردانی مطالب را یاد بگیرید، خیلی راحتتر عین مطالب کتاب را بیان خواهید کرد و به خاطر خواهید سپرد. پس یادتان باشد:
“زبان گردانی” یعنی بیان مطالب دشوار کتاب به زبان ساده و خوشایند خودتان.
با کتاب شوخی کنید
وقتی تلویزیون تماشا می کنید یا با دوستتان صحبت می کنید، لبخندی بر لب دارید و راحتید، اما وقتی از کتاب و مطالعه صحبت می شود و به سراغ درسها می روید جدی و محکم و اخمو می شوید.
در روان شناسی حافظه و یادگیری گفته می شود: مطالبی که بار هیجانی بیشتری دارند، بیشتر در حافظه می مانند و بهتر به خاطر آورده می شوند چرا که هیجان، علاقه، تمرکز، و ورود مطلب به حافظه را موجب می شود. مثالی بزنیم: من به شما می گویم: همسایه 18 سال قبلتان یادتان می آید؟ شما می گویید: نه. می گویم: همان که دو بچه کوچک داشت. می گویید: نه، به خاطر نمی آورم. می گویم: همان که پدرش فروشنده لباس بود و شما باز هم به خاطر نمی آورید. می گویم: همان که خانه شان آتش گرفت. یک مرتبه همه چیز در ذهنتان زنده می شود چرا که آتش گرفتن، بار هیجانی مؤثری داشته است. اگرچه آتش گرفتن، یک هیجان منفی در شما ایجاد کرده بود، در هر حال هیجان انگیز بود و همین هیجان باعث شده بود که شما خاطره آن را به خوبی به خاطر بسپارید.
با کتاب خود شوخی کنید. مثالهایی مهیج، شادی آفرین و حتی خنده دار بزنید. این موضوع به علاقه و تمرکز شما کمک زیادی می کند. بعد از این که خواندید الکترون در سیم حرکت می کند و به مقاومتی مثل لامپ برخورد می کند و لامپ را روشن می نماید، به زبان خودتان بگویید: موتور سوار (الکترون) در خیابانی خلوت (سیم) به سرعت حرکت می کند که ناگهان به دیواری (مقاومت) برخورد می کند و آن وقت احساس می کند که پروانه ها دور سرش می چرخند (روشن می شود).
هرچه می توانید به سخت ترین مطالب کتاب بار هیجانی مثبت بدهید و آن را بخوانید. وقتی که سدیم روی آب شناور است، به شدت حل می شود و اگر کبریتی بزنیم، بالای آن شعله ور می شود. تصور کنید اگر کسی در حال آب خوردن باشد و سدیمی در آب بیندازیم و به آن کبریت بزنیم، سبیلهایش می سوزد. اگر بخواهید می توانید با زبان خوشایند خودتان با تمام مفاهیم کتاب شوخی کنید. اگر در بحث گشتاور مثالی از الاکلنگ می آورند فقط به خاطر آن است که بازی مهیج الاکلنگ، گشتاور را در ذهن شما وارد کند. شما باید زرنگی کنید و مثالی مهیج بزنید.
با کتاب آنچنان شاد و مهیج برخورد کنید که گویی به دوست داشتنی ترین دوست خود رسیده اید.
توجه به لذتهای نهایی، نه دشواری مسیر
برای شروع هر کار باید این را بپذیرید که دشواریهای در مسیر وجود دارد و تلاش لازم است. پذیرش دشواری مسیر و رنج راهی که در پیش دارید شما را برای مقابله با این دشواریها و پیشرفت آماده می کند. عدم پذیرش این که هر مسیری با دشواری رو بروست به ویژه در آغاز راه، شما را افسرده و ناراحت می کند.
همین تمرینات تمرکز را در نظر بگیرید. ممکن است در ابتدا برایتان خیلی مشکل باشد ولی به تدریج که جلوتر می روید، تمرینات، ساده تر و قابل قبول تر می شود. برای میل پیدا کردن به انجام هر کار، باید به لذتهای پایان کار توجه کنید و به هیچ عنوان به دشواریهای مسیر فکر نکنید.
اگر باید روزی بیست صفحه مطالعه کنید، فکر خود را به رنج روزی بیست صفحه مطالعه متمرکز نکنید. بلکه به لذتهای نهایی که نصیبتان می شود توجه کنید. آنچه شما را به تلاش پیگیر و مستمر وا می دارد، میل به جذب لذتهاست. کسانی از کوه بالا می روند و قله را فتح می کنند که لذت رسیدن به قله را در ذهن می پرورانند. این افراد در طول مسیر هرگز به دشواری راه نمی اندیشند بلکه خود را در آن بالا مجسم می کنند و به این فکر می کنند که از آن بالا همه چیز زیباست. همین شوق ذهنی باعث می شود که آنها به راحتی، دشواری مسیر را بپذیرند و پیش بروند. حال آنکه اگر آنان تمام ذهنشان را معطوف به دشواری مسیر می کردند و مدام به این فکر می کردند که چقدر تا پایان راه باقی است، این رنج که در ذهنشان مجسم می شد، به سرعت آنها را خسته می ساخت.
همین که فکر خود را بر این متمرکز کنید که در پایان امتحانات چه نمرات درخشانی می گیرید و به لذت شکوه آن لحظه فکر کنید، این قدرت را پیدا می کنید که سختیهایی را که از ساعتها مطالعه و درس خواندن متحمل می شوید، به راحتی پشت سر بگذارید.
مدام در ذهن خود موفقیتهای نهایی را مجسم کنید. همچون ورزشکاری که به شوق لذتِ داشتن بدنی ورزیده و جسمی آماده در پایان کار، رنج زود بیدار شدن و سختی تمرینات را متحمل می شود. یادتان باشد همیشه این توجه به لذتهاست که تمرکز و علاقه ایجاد می کند.
اشتباه در برنامه ریزی
همین جا لازم است که به برنامه ریزی غلط و پیگیری نادرست برنامه های درسی اشاره کنیم. برنامه هایی که برای یک روز حجم زیادی از مطالب را در بر می گیرد، عملاً به خاطر همین حجم زیاد، تنفر ایجاد می کند. عده ای، وقتی برنامه ریزی می کنند که مثلاً از فلان کتاب، روزی یک صفحه مطالعه کنند، به جای آن که برنامه همان روز را اجرا کنند، مدام کتاب را ورق می زنند که چه راه زیادی باقی مانده است و همین توجه به دشواری مسیر طولانی بودن راه، شوق و علاقه و تمرکز را در آنها از بین می برد. از اجرای برنامه های روزانه فقط برنامه همان روز را انجام دهید و مطلقاً به این که “چند صفحه مانده” فکر نکنید. اشتباه بیشتر داوطلبان کنکور که باید تمام کتابهای چهار سال دبیرستان را بخوانند این است که پس از مدتی در ذهن خود به طولانی بودن راه فکر می کنند. باید همیشه به خاطر داشته باشید که هر روز فقط برنامه همان روز را اجرا کنید.
تعیین هدف
یکی از عوامل مهم در ایجاد تمرکز حواس و افزایش دقت در هنگام مطالعه، آگاهی از هدف مطالعه است. حتماً پیش از مطالعه برای خود مشخص کنید که هدفتان چیست. گفتن “هدف من یادگیری این فصل است.” یا “هدفم این است که نمره خوبی بگیرم.” و . . . بسیار نادرست است. چرا که اینها هیچ کدام هدف نیستند. اهداف، وقتی قابل دسترسی اند که مشخص، دقیق، روشن و واضح باشند. شما باید هدفها را از داخل فصلها استخراج کنید. مثلاً بگویید: هدف من این است که بدانم چرا انقلاب مشروطه شکست خورد. هدف من این است که بدانم فرق توندرا و تایگا چیست. هدف من این است که بدانم در آینه های مقعر، افزایش فاصله کانونی چه تغییراتی در تصویر ایجاد می کند. و . . .
همه این اهداف مشخص، جزیی و روشن هستند و به ذهن، برنامه می دهند. اشخاصی که قبل از مطالعه با طرح پرسشهایی برای خود، ذهنشان را مشتاق و جستجوگر می کنند. در تمام لحظات مطالعه به دنبال جواب هستند و این هدفمندی ذهن باعث می شود که به راحتی تمرکز حواس داشته باشید. باید همیشه به خاطر داشته باشید که هر روز فقط برنامه همان روز را دنبال کنید. هنگامی که شما در جستجوی یک هدف هستید، به اهداف دیگر نیز دست پیدا می کنید.
شاید خیلی از شما نگران باشید که اگر با یک هدف مشخص و جزیی پیش بروید، از مطالب دیگر که باید یاد بگیرید، باز بمانید. اما چنین اتفاقی نمی افتد. شما چند سؤال طرح می کنید تا ذهن خود را مشتاق و جستجوگر و متمرکز کنید. اهداف دیگر، خود به خود جذب شما می شود.
هدفدار بودن ذهن، هنگام مطالعه خیلی مهم است. آن قدر که ما می گوییم: یا مطالعه نکنید یا قبل از آن برای ایجاد تمرکز حواس در مطالعه، هدف خود را تعیین کنید
کلمات کلیدی:
طب سنتی
تعریف طب سنتی
در سال 1978 سازمان بهداشت جهانی بیانیه ای در زمینه توسعه طب سنتی منتشرکرد. در این بیانیه طب سنتی به طور خلاصه اینگونه تعریف شده است:
مجموعه تمامی علوم نظری و عملی که در تشخیص طبی، پیشگیری و درمان بیماری های جسمی، ذهنی یا نابهنجاری های اجتماعی به کار می رود و به صورت گفتاری یا نوشتاری از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته باشد.
طب سنتی ایران
مکتب طب سنتی ایران، دانشی آمیخته با هنر و فراست و ذخیره ای برخاسته از حکمت خسروانی اهالی سرزمین آریایی ایران است که در حکمت یونانی آمیخته و با محک تجربه در طول سالیان حیات انسان آزموده شده است. مکتبی که در دوران زرین شکوفایی تمدن اسلامی، و با طلوع ستارگان پرفروغ تاریخ علم، آن فرزانگان ایرانیِ جهان وطن، بر پایه خردورزی و با جدا ساختن سره از ناسره گسترش یافت و اکنون نیز توانایی حل برخی از معضلات علمی را در عرصه بهداشت، پیشگیری، تشخیص و درمان دارا است.
این مکتب با ریشه ای ده هزار ساله، انسان را فقط از بعد مادی نمی نگرد، بلکه به ابعاد دیگر وجود او به عنوان خلیفه الهی نیز توجه دارد. در این دیدگاه، حفظ سلامت مقدم بر درمان است، و توجه به روش زندگی و تامین هوای سالم، تغذیه درست، فعالیت کافی، استراحت به اندازه و تعادل حالات روحی ـ روانی شعار طب سنتی ایران است.
اکنون جامعه پزشکی جهان به اهمیت روش های درمان طبیعی و مکاتب طب سنتی و مکمل پی برده است، و دانشکده ها و مراکز تحقیقاتی بسیاری در غرب و شرق جهان به پژوهش برای به کارگیری روش های مختلف طبی که سابقه علمی و تاریخی دارند مشغول می باشند. گسترش فوق العاده طب سنتی چین، طب تبتی، کایروپراکتیک، آیورودا، هومیوپاتی و صدها مکتب و روش گوناگون، نشان دهنده این حرکت عظیم جهانی است. این حرکت، همچنین موجب شده است که پزشکان و محققان در ایران و دیگر کشورهای جهان به شناخت مبانی طب سنتی ایران گرایش یابند. ستارگان طب سنتی ایران مانند ابن سینا، رازی، علی بن عباس اهوازی، ابن ابی الصادق نیشابوری، سید اسماعیل جرجانی و عمادالدین محمود شیرازی حدود هشت قرن هدایت دانشگاه های طب در غرب و شرق را بر عهده داشتند.
اصول روش تغذیه در مکتب طب سنتی ایران بر یک جمله استوار است و آن اینکه بر هر فرد لازم است تغذیه ای مخصوص به خود بر اساس مشخصات فردی خود داشته باشد. طب سنتی ایران بر پیشگیری از بیماری ها با آموزش روش صحیح زندگی تاکید دارد و پزشک موفق را پزشکی می داند که سلامتی جامعه را حفظ کند و خود به خود با این تدبیر تعداد بیماران و مصرف دارو کاهش خواهد یافت. در طب سنتی استفاده از مواد طبیعی و گیاهان دارویی و موادی که منشاء حیوانی دارد رایج است. در ایران 2500 نوع گیاه دارویی شناخته شده است که نزدیک به 200 رقم آن مصرف عام دارد و مجموعا 300 تا 400 نوع آن در طب سنتی تجویز می شود، البته بعضی از این گیاهان خواص گوناگون دارند؛ مثلا سیاه دانه برای معالجه 72 مرض مفید است یا آویشن دارای خواص متعددی مانند ضدکرم، ضدقارچ، ضد باکتری، ضداسپاسم، آرامبخش، تقویت کننده چشم و... است
کلمات کلیدی:
خبراز علم و آگاهی
کلمات کلیدی:
معجزه همیشگی چیست
کلمات کلیدی:
بنام خداوند بخشنده مهربان
کلمات کلیدی: